سامسام، تا این لحظه: 9 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

مستر سام

بدون عنوان

یکی میگه شبیه بابام شدم. یکی میگه شبیه مامانم..... یکی میگه شبیه دایی و..... من شبیه خودمم میفهمین.... شبیه خودم!!!!!!!!!!!!!!!!  
1 خرداد 1394

دنیا چه رنگیه؟

کی تصمیم گرفت به این دنیا بیایی؟ کی خواست که بیایی؟ من؟ ..... نمی دونم. حالا باید آماده ی کلی سوال باشم. سوالایی که خودم هنوز جوابشو پیدا نکردم......می ترسم.......سام کوچولوی من به زودی دنیا میاد....... میخواد ببینه دنیا چه رنگیه؟ همونجور که ما خواستیم ببینیم.............. ...
9 آذر 1393

من حالم خوبه!!!

مامان بخاطر من سر کار نمیره. میخواد مواظب من باشه. 4 ماه مرخصی .... چه خبره مگه میخوای فیل هوا کنی مامان جون! امروز مامانی یه شعر قشنگ برام گفته: " little Sam   little Sam Can I come to your home? No Miss Pishi.... No,Miss pishi..."    
19 مهر 1393

لحظه ی دیدار

بالاخره مامان موفق شد منو ببینه. انقد ذوق کرده بود که یادش رفت واسه درد دستگاه گوارش رفته سونوگرافی. همه درداش پرید. یعنی من انقد مهمم؟!!!!!!! هی آقاهی با دستگاهش هولم می داد اذیت می کرد. خدا ازش نگذره. خواب بعد از ظهرمو خراب کرد. خب دیگه مامان جون بهونه ای نداری از پایان نامه ات فرار کنی. بچسب بهش و منو راحت بذار لطفاا!!!!!   ...
27 مرداد 1393

سلامتی

مامان دیشب خواب دیده من دخترم. آخه مگه میشه. نه عمه دارم نه خاله. کلی هم دایی و عمو دارم... اصلا فکرشم غلطه.... خودتون شاهد باشین که کی اول بحثو شروع کرد.... هی می خوام اول کاری رابطه ام با مامان خوب باشه.... از همه مهم تر اینه که سالم باشم. خدایا پدر و مادرمو نا امید نکن.... آمین.
17 مرداد 1393

ویار

نه! خبری از ویار نیست. فقط مامان یکم خسته است. همش می خواد بخوابه. تازه شهریور دفاع پایان نامه داره. هنوز کارش تموم نشده. نمی دونم پس کی میشینه پای پایان نامه. خیلی نگرانشم. برای مامانم دعا کنین موفق بشه! آمین!
8 مرداد 1393

سلام

من هنوز متولد نشدم...   مامانم خیلی دوست داره من زودتر دنیا بیام. حتی میدونه من پسرم. هر شب خوابمو می بینه. شاید مستر سام بزودی پیداش بشه!
8 تير 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مستر سام می باشد